به گزارش شهرآرانیوز؛ صدای مداوم گلوله و انفجار در اطرافش شنیده میشود و مردانی که با شلاق در دست و قنداقهای کلاشــینکف مدام او را تهدید میکنند؛ و عجیب آنکه خبرنگار آمریکایی با چهره خونسرد این ماجرا را سپری میکند هرچند داشتن مجوز از مسئولان طالبان هم در تشدید این جسارت نقش داشته اســت.
یکی دیگر از چیزهایی که حاال کلاریسا را بیشتر از قبل معروف کرده، به مصاحبه دو روز پیــش او با فرمانده داعش خراســان برمیگردد؛ البته مصاحبهای که به گفته کلاریسا دو هفته قبل از حمله به ایست بازرسی منتهی به فرودگاه گرفته شده بود.
ویدئوهای خبری او را باید ببینید تا بدانید از چه کاراکتری حرف میزنیم؛ کلاریســا در یکی از گزارشهایش اینطور میگوید: «راســتش را بگویم هرگز فکر نمیکردم این را به چشم ببینم. لشکر طالبان و پشت سر ما سفارت آمریکاست؛ دارند میگویند مرگ بر آمریکا و در عین حال صمیمی هم به نظر میرســند؛ خیلی عجیب اســت!»
او قبل از سقوط قندهار، با ارتش افغانستان در این شــهر بود. بعد به غزنی رفت؛ یعنی جایی که طالبان قبـلا آن را تصرف کرده بود. طالبان با نظارت خودشان به این خبرنگار اجازه دسترسی به پایگاه نظامی متروکه نظامیان آمریکا را دادند.
بعد از آن هم به کابل رفت. همانجایی که طالبان جشن پیروزی خود را گرفته بودند. در نهایت شنبه هفته پیش به همراه ۳۰۰ نفر دیگر به دوحه پرواز کرد. در این فرایند به گفته او سی ان ان از خود «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان مجوز تهیه گزارش گرفته بودند. برگهای که گویا یک بار نجات بخش جان او، تهیه کننده و همکار افغانستانیشان میشود.
این اولین بار نیست که کلاریسا وارد افغانستان شده است. او در جنگهای آمریکا با طالبان هم به این کشور سفر کرده بود. سال ۱۳۹۸ او یکی از اولین خبرنگاران غربی بود که از زندگی در مناطق تحت کنتــرل طالبان گزارش داد.
حتی یکســال و نیم پیش از او مصاحبهای با یکی از فرماندهان طالبان منتشر شد. این خبرنگار ۴۰ ســاله کار خودش را از سال ۲۰۰۳ شروع کرد. او مادری آمریکایی و پدری انگلیسی دارد. خودش در آمریکا بزرگ شده و دانشگاه ییل درس خوانده است. شاید ما کمتر او را بشناســیم، اما از کلاریسا گزارشهای ماندگار زیادی به جا مانده که از ســفرهای او به نقاط مختلف دنیا منتشر شده.
زمانی که صدام حسین سقوط کرد او در فاکس نیوز کار میکرد. پس از آن همه حوادث مهم دو دهه گذشته خاورمیانه و آسیا را خودش شخصا پوشش داده است. برای مثال برای پوشــش خبری مرگ یاســر عرفات، سونامی اقیانوس هند، جنگهای غزه و دادگاه صدام حســین در محل حاضر شد و مقابل دوربین به طور زنده برای مخاطبان گزارش داد.
سال ۲۰۰۷ به بیروت آمد و کارش برای فاکس نیوز را از آنجا ادامه داد. بعد از سال ۲۰۰۷ به روسیه رفت و خبرنگار شبکهای بی اس شد.
در جنگ اوستای جنوبی که بین ارتش گرجستان و گروهی از استقلال طلبان در گرفته بود، او در گرجستان حضور داشت. سال ۲۰۱۱ برای پوشش زلزله و سونامی ژاپن به پکن رفت. سال ۲۰۱۸ او جایگزین ســی ان ان، برای نقشــی بود که تا پیش از این کریستین امانپور در این شــبکه ایفا میکرد.
در ســال ۲۰۱۹ هم گزارشهای درخشانی از زندگی در منطقه طالبان منتشر کرد و بعد به آفریقا رفت. مثل تمــام خبرنگاران آمریکایی در منطقه او با سوءظن نسبت به خودش دست و پنجه نرم میکند. نکند او یک جاسوسه سیا باشد؟ اما خب پاسخی بر این ابهام وجود ندارد.
به زبانهای اسپانیایی، عربی، روسی، ایتالیایی، فرانسوی و کمی چینی مسلط است و پس از برگشت از سقوط کابل در گفتگو با یکی از شبکههای رادیویی افسوس خورده که چرا هنگام روبهرو شــدن با طالبان پشتو و دری بلد نبوده و به جای اینکه بتواند به این زبان بگوید که خبرنگار است و مجوز دارد، مدام فریاد زده: «سی ان ان ... سی ان ان.»
از این خبرنگار حوزه بین الملل یک کتاب هم به اسم «در همه جبههها: آموزش روزنامهنگاری» در ســال ۲۰۲۰ منتشر شده است.
پیش از این، خانــم وارد به خاطر پوشــش خبری جنگ سوریه و بابت گزارشــی با تیتر «سوریه بدون روتوش» که پشت صحنه زندگی شورشیان را پوشــش داده بود جایزه Peabody را برده بود.
وارد به غیر از جایزه و تقدیر، با انتقادهایی هم روبهرو بوده اســت. مثلا همین که حجاب خودش را یــک روز بعد از آمدن طالبان اینقدر تغییر داده بــود، آن هم در حالی که خبرنگار الجزیره با قید کمتری در همان کشــور از سقوط کابل گزارش میداد، گروهی از منتقــدان را به واکنش وا داشت. آنها اعتقاد داشــتند که این روش خود سی ان ان برای شکل دادن به افکار عمومی است.
از طرف دیگر سال ۲۰۲۱ انتقادهایی هم از سوی مردم و روزنامهنگاران میانمار به کلاریسا وارد شد. روزنامهنگاران محلی به او میگفتند که این خبرنگار هیچ هدفی به جز رســیدن به رتبههای بالاتر کاری ندارد زیرا به گفته آنها، کلاریسا با گزارشی جان ۱۱ خانواده و اطرافیانشــان را به خطر انداخت. زمانی که وارد میانمار شــده بود، دو ماه از کودتای ارتش در این کشــور میگذشــت.
فعالان اجتماعی این کشور قبل از وارد شدن او به این کشور میگفتند که هماهنگی سی ان ان با ارتش میانمار میتواند ابزاری برای ارتش باشد تا تصویر غیرواقعی از خود و زندگی مردم نمایش دهد. سرانجام، ۱۱ نفر که در دو بازار با او مصاحبه کردند توسط ارتش دستگیر شدند و سه نفر از آنها هنوز در بازداشت به سر میبرند. خیلی از افراد به او اینطور انتقاد میکردند که بــا گزارشهای خود این تصویر را نشان میدهد که مردم در شرق دنیا به یک نجات بخش سفیدپوست و بلوند غربی نیاز دارند.
منبع: روزنامه هفت صبح